غلطگوینده. آنکه غلط و نادرست گوید: مغلاط، بسیار غلطگوی و غلطکن. (منتهی الارب) : ای طبیبان غلطگوی چه گویم که شما نامبارک دم و ناسازدوائید همه. خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 420)
غلطگوینده. آنکه غلط و نادرست گوید: مغلاط، بسیار غلطگوی و غلطکن. (منتهی الارب) : ای طبیبان غلطگوی چه گویم که شما نامبارک دم و ناسازدوائید همه. خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 420)
بدگویی و بدسخنی. تلخ گفتاری. عمل تلخ گو: چون بحر کنم گناه شویی امانه ز روی تلخ گویی. نظامی (لیلی و مجنون ص 42). رجوع به تلخ گو وتلخ گفتاری و ذیل تلخ رویی شود
بدگویی و بدسخنی. تلخ گفتاری. عمل تلخ گو: چون بحر کنم گناه شویی امانه ز روی تلخ گویی. نظامی (لیلی و مجنون ص 42). رجوع به تلخ گو وتلخ گفتاری و ذیل تلخ رویی شود